برخی تاجیکان و هزارگانی که بیتشر از اوغانان به غیرقومی جلوه دادن طالبان آستین بالا زده بودند، با دیدن کوچکترین واکنش ضدطالبانی از نشانی اوغانان، تمام بیداد یکصد و بیست و هشت ساله را از یاد میبرند. به این خواهران و برادران دستپاچه بگویم که اوغان صاحب خرد، بقای خودش را در تدوام طالب نمیتواند ببیند. اگر اوغانی ضد طالب میشود، این ضد طالب شدنها برخاسته از یک اندیشهٔ انسانمحوری که پایبند همزیستی و یکدیگرپذیری باشد نیست. اوغانان در کنار ضد طالب بودن شان، باید آمادهٔ بازنگری و تغییر ساختاری تمام زیربناهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اوغانستان باشند.
مشکل اکثریت مردم اوغانستان با از میان رفتن طالب حل نخواهد شد. فکر سلطهگرا و فزونخواه اوغانی چه لباس کمونیستی به تن کند و چه لباس جهادی و طالبی، در ماهیت امر تغییری نمیآید. در وطنی که هویت واقعی و ریشههای تاریخی و فرهنگی اکثریت باشندگان آن طی صدوبیستوهشت سال انکار شده است، چنانکه چندین بار دیدم، با تغییر رژیمها از این تنگنا نخواهیم گذشت. حتا اگر اوغانستان فدرالی هم شود، زیر همین نام و نشان قابل قبول نیست. از یادمان نرود، نام تاریخی و با شکوه این سرزمین خراسان است و یگانهٔ هویتی هم که میتواند مردمان این خاک را با حفظ هویت و ارزشهای بومی و تبارشان زیر یک چتر انسانی جمع کند، خراسان است.
جوان اوغان اگر ضد طالب است، از برای بقای خودش است، به من مجرایی ندهد. هرگاه در کنار ضد طالب بودنش، ارادهٔ بازنگری ساختار سیاسی افغانستان را نیز در خود پروراند، من به هموطن بودنش شک نخواهم کرد.
خرد چراغدار راهمان باد
غفران بدخشانی