چرا تاجیکان دکان دین را نمی‌بندند؟

ده پانزده سال گذشته برخی رویداد‌های شوم و برخاسته از روان‌هایی تیره و تعصب‌زده پی‌آمدهای نیکی داشتند. به عبارت دیگر اگر کریم خرم (وزیر پیشین فرهنگ) محمد اسماعیل یون (نویسندهٔ سقاوی دوم)، انورالحق احدی (رهبر حزب افغان‌ملت) و امروز خانم مینه بکتاش نمی‌بودند، ما هیچگاهی خودمان را زحمت به کاووش ریشه‌های تاریخی‌مان نمی‌دادیم و در […]

بیشتر بخوانید

از پارسی خراسانی تا دری اوغانستانی

ده پانزده سال گذشته برخی رویداد‌های شوم و برخاسته از روان‌هایی تیره و تعصب‌زده پی‌آمدهای نیکی داشتند. به عبارت دیگر اگر کریم خرم (وزیر پیشین فرهنگ) محمد اسماعیل یون (نویسندهٔ سقاوی دوم)، انورالحق احدی (رهبر حزب افغان‌ملت) و امروز خانم مینه بکتاش نمی‌بودند، ما هیچگاهی خودمان را زحمت به کاووش ریشه‌های تاریخی‌مان نمی‌دادیم و در […]
بیشتر بخوانید

دین خویی و تمدن‌زدگی تاجیکان

دین‌خویی و تمدن‌زدگی تاجیکان یکی از دوستان هالندی‌ام که دکترا در فرهنگ و سیاست چین دارد و پیوسته نگران نفوذ چین در آسیا و بویژه اوغانستان است، پگاهی از من پرسید که چند پارچگی تاجیکان اوغانستان از کجا آب می‌خورد و چرا نتوانسته‌ایم مانند پشتون‌ها و هزارگان دور آرمان مشترکی گرد هم آییم؟ این پرسش […]
بیشتر بخوانید

ساعت

  ساعتدَروگری که رنگ موهایم را می‌دزددساعتدست ناشسته‌ییبر تن غوره‌انگورهایی که حسرت شراب‌شدن راروی کباب می‌پاشندساعت رهروی سگ‌جانساعتعقربه‌زاری طراوت‌آشام رابعه* می‌گوید به ثانیه‌گرد رحم نکنمبدزدم گام‌های کوچکش را و «دوازده» را جای «سه» «شش» را جای «نُه» بگذارم تا عقربه‌ها هوش‌پرک شوند و‌ راه زمان را گم کنند صِوَر* می‌گوید شاید اینگونهتابستان [...]
بیشتر بخوانید

بدخشان

همچون قاصدکی که به دست باد می‌افتد بدخشان سرش را به در و بام شهری می‌کوبد که با کُتل‌خویی‌اش ناآشناست بدخشان با تار جهان‌شهروندی خودش را دروغ بزرگی بافته است تا مانند سگان دود به تن کابل زیر هر سایه و جوی خاک‌به‌کامی بتواند وطن گزیند بدخشان آواره‌یی که تمام راه‌هایش به روستایی می‌انجامند که […]
بیشتر بخوانید

ویژگی‌های شعر سهراب

  بحث چیستی و کیستی شعر و شاعر، بحث سنگینی‌ست. ازمیان همه تعریف‌های که از افلاتون تا امروز ارایه شده‌اند، تعریفی که بیشتر از همه به مزاج من سازگاری دارد این است که؛ شعر اتفاقی است که در زبان می‌افتد. با همین تعریف به سراغ شعر سهراب سیرت می‌روم. شعر سهراب چه ویژگی دارد؟ تفاوت […]
بیشتر بخوانید
آتوسا

خوابگاه ابرهای سیاه

من می‌روم. شاید منظور خدا از حرکت و برکت نماز شکرانه خواندن برای باران نباشد. می‌روم باران بیاورم. می‌روم بر فراز کوه‌ها. ابر‌ها را می‌آورم و روی آسمان ده گل‌میخ می‌کنم. دیگر نمی‌خواهم مسوول مرگ جو بته‌های نورس باشم و تشنگی سبزه‌ها. من می‌روم ابر‌ها را بیاورم و بند شان کنم. تا دل تنگ شوند […]
بیشتر بخوانید