چکیده فدرالیسم در کنار پیچیدگی معناییاش یکی از مفهوم بسیار بحث برانگیز در افغانستان است. در حالی که طرفداران فدرالیسم آن را تنها راه برونرفت از تنشهای قومی و بحران هویت و تنها ساختار حکومتی میدانند که در آن عدالت اجتماعی و آزادیهای فردی پایمال نمیشوند، مخالفان فدرالیسم از فروپاشی کامل کشور میترسند. این نوشته […]
بیشتر بخوانید
دیدارم با احمد مسعود؛ جبههٔ مقاومت «ملی» و سردرگمیهایش
به گمانم وقت آن فرا رسیده است که روزهٔ سکوت در برابر «جبههٔ مقاومت ملی» را بشکنیم. تعهد من با خودم این بود که در تقابل با «مقاومت» قرار نگیرم. و هنوز هم بر آن عهد استم. نیتم در این نوشته نیز ایستادن در برابر مقاومت نیست. مقاومت جبههٔ مشترک همهٔ ماست، مگر از سوی […]
بیشتر بخوانید
ابوسعید ابوالخیر و فیمینسم
آوردهاند که مریدی به شیخ ابوسعید ابوالخیر شد تا خوابش را تعبیر کناد. پس از جانمانجوری، مرید به شیخ گفت به خواب دیدم که مادرم به پدرم تبدیل شده و هفتهییست این کابوس خواب را از من دزیده. و شیخ دست مبارک بر شانهٔ مرید نهاد و گفت: تو راحت بمیر! خوابت برای آیندگان است. […]
بیشتر بخوانید نیاز تاجیکان به خودشناسی و خودسازی
در بیست سال گذشته، گواه شکلگیری، ناکامی و فروپاشی جنبشها و حزبهای فراوانی از نشانی تاجیکان بودهایم. جدا از نفس این جنبشها که سیاسی بودهاند یا فرهنگی، هیچکدام دوام نیاوردند یا جز نام و نشانی از آنها نمانده است. چرا اینگونه است؟ چرا تاجیکان با گذشت زمان پراکندهتر میشوند؟ در نشست و برخاستم با سه […]
بیشتر بخوانید
پارسی زبان دوزخیان؟
در این نبشته میخواهم کوتاه سخنی پیرامون کتاب نهایت ارزندهٔ آذرتاش آذرنوش؛ «چالش میان فارسی و عربی: سده های نخست» داشته باشم. خواندن این کتاب را برای هر روان پرسشگر فرض میدانم. این کتاب پهنه های بسیار تاریک و گنگ تاریخ را به بحث گرفته و به پرسشهای پاسخ گفته است که هویت امروزین ما […]
بیشتر بخوانید
انگریز، عرب، خراسان و پروژهٔ ناتمام هویت ستیزی
خراسان و تازیان آنچه در دو سدهٔ آغازین ورود تازیان به ایران بزرگ و خراسان بر پارسیدری و فرهنگ خراسانی گذشت را در نوشتهٔ دیگری «پارسی زبان دوزخیان» به بحث گرفتهام. تاریخ گواه است که برای از میانبردن زبان پارسی و هویت خراسانی، فرمانروایان تازی هزاران حدیث ساختگی آوردند، کتابخانهها را به آتش کشیدند و […]
بیشتر بخوانید دو صد برگ دلتنگی: نقدی بر شعر عاصف حسینی
شام شنبه یازدهم ماه می ۲۰۱۳ ترسایی است. کتابخانهٔ دانشگاه بسته شد و با آنکه پایم به سوی خانه نمیکشید، داستان «گیلگمش» که در تلفنم بود و از شنیدنش سیر نمیشوم را روشن کردم و روانهٔ خانه شدم. پیش از آنکه «انکیدو» را خدایان به زمین بفرستند، خانه رسیدم! داستان هنوز ادامه داشت و من […]
بیشتر بخوانید
و آن جبر غبار بر تاریخ
در این نبشته میخواهم کوتاه سخنی در باب اثر ارزندهٔ زنده یاد میر غلام محمد غبار «افغانستان در مسیر تاریخ» داشته باشم. نخست میپذیرم که غبار و اندیشمندان همدروهاش در موسم ناگوار سیاسی به سر میبردند و نوشتن چنین اثری با ممکن محدود آن دوره کاری بوده دشوار و دستآوردیست ستودنی. دوم، خواندن این اثر […]
بیشتر بخوانید
خط مرزی دیورند و دشمنی با پاکستان
هرگاه بحث دیورند دوباره دامنزده میشود، پرسشهای فراوانی در ذهنم قد میکشند. آیا خط دیورند بر ما تحمیل شد و اگر چنین است یگانه خط تحمیل شده است؟ بحث دیورند چه وقت آغاز میشود؟ چرا دیورند یگانه معاهدهٔ بحثبرانگیز است؟ پیش از اینکه این پرسشها را پاسخ بگویم، لازم میدانم نگاه کوتاه به شرایطیکه باعث […]
بیشتر بخوانید